گذشته تاریک

عاشق خدام چون تنها کسیه که بهم نمیگه بسه خسته شدم.

عاشق خدام چون تنها کسیه که مطمئنم منو بخاطر همینی که هستم میخواد.

عاشق خدام چون تنها کسیه که مطمئنم بهم هیچ وقت پشت نمیکنه.

عاشق خدام چون تنها کسیه که وقتی میگم تنهام سریع خودشو بهم میرسونه.

عاشق خدام چون تنها کسیه که همیشه بهم لبخند میزنه.

عاشق خدام چون تنها کسیه که همیشه برام وقت داره.

عاشق خدام چون تنها کسیه که بهم پناه میده.

عاشق خدام چون تنها کسیه که همیشه حواسش بهم بوده.

عاشق خدام چون تنها کسیه که........................


ادامه مطلب
نوشته شده در سه شنبه 7 بهمن 1393برچسب:,ساعت 18:9 توسط ♥♥negar♥♥| |

الــــــــــــــو .....

 

 

 

خـــــــــدا جونـــــــــــــــــم ؟؟؟؟

 

مگـــــه دنیــــــــارو نیافریدی تا بــــنده هاتو امتــــحــــــان کنـــــی ؟؟؟

 

نیگــــــــــا کـــــن

 

 

 

 خیلیــــا اینجا دارن تقلـــــب میکنــــن 

 

 

 

بعضــــیا راحت دل میشـــــکونـــــن

 

 

 

 به گـــــــریه کردن هم می خنـــدن

 

 

 

 یه عده راحــت دروغ میگـــــــن

 

 

 

 بعضــــــیا خواب بقیه رو میگیرن ولـــی خودشـــــون راحت می خوابــن

 

 

 

بعضـــیا با حرفاشــــون اشـــک آدم و درمــــیارن

 

 

 

خــــــــــداجــــــــون؟؟؟؟

 

 

 

 چرا هیچــــی بهشــــون نمیگـــــی؟؟؟؟

 

 

 

آدمــــای راســـــتگـــو...

 

 

 

خیلـــــی زود وخیلـــی راحت وابستــــه میشـــــن...

 

 

 

خیلـــــی راحت احســاسشونو بروز میــــدن....

 

 

 

خیلـــی راحت بهت می گن همه چـــیزرو....

 

 

 

خیلـــــی راحـــت باهات همـــدل میشـــن...

 

 

 

خیلی ســــخت وخیلی دیـــــر دل میکنن...

 

 

 

خیلی دیـــر تنهـــــــات میـــذارن...

 

 

 

امـــــــــــا.....

 

 

 

وقتــــی زخمــــــــــــی بشـــن...

 

 

 

 ســـــــاکـــــــــــت میشـــــینن....

 

 

 

 چـــــــیزی نمیگـــــــــــن...

 

 

 

 خیلی راحـــــت مـــــیرن .....

 

 

 

و.. 

 

دیگـــــه هـــــم برنمیگـــــــــردن...

 

 

 


ادامه مطلب
نوشته شده در شنبه 4 بهمن 1393برچسب:,ساعت 17:37 توسط ♥♥negar♥♥| |


ادامه مطلب
نوشته شده در شنبه 4 بهمن 1393برچسب:,ساعت 17:36 توسط ♥♥negar♥♥| |

خدایا درسته گناه دارم

ولی

خب گناه دارم


ادامه مطلب
نوشته شده در جمعه 3 بهمن 1393برچسب:,ساعت 19:14 توسط ♥♥negar♥♥| |

من ناامید نیستم!!!
 
 
هر شب پر از امید میخوابم...
 
 
هر شب میخوابم به امید اینکه دیگر بیدار نشوم!!!

ادامه مطلب
نوشته شده در چهار شنبه 1 بهمن 1393برچسب:,ساعت 20:10 توسط ♥♥negar♥♥| |

چــِــه خــُــوبْ مـــیــــشُــــدْ تـُـــو هــَــمــــیــــنْ رُوزآ ...

خــــُــدآ مــــیــُــومــَــدُ وُ بـــــغلـــــم مــــیــــکـَـــرْدُ و

بــَــعْــــدْ مــــیــــگــُــفْــــتْ:

ایــــن چــَــنـْـــدْ وَقـْـــتْ دآشْــــتـَـــمْ

بــــآهــــآت شـُـــوخــــی مــــیــــکــَــرْدَمْ...

بــِــبــــیــــنـَـــمْ جــَــنــْــبـَـــشــُــو دآری یــــآ نــَــه... :


ادامه مطلب
نوشته شده در چهار شنبه 1 بهمن 1393برچسب:,ساعت 20:7 توسط ♥♥negar♥♥| |

خدایا من گناهی نکرده بودم

که اینک قلبی شکسته در سینه دارم . . .

گناه من چه بود که بازیچه دست این و آن بودم !
 
هر که آمد بر روی قلبم پا گذاشت و رفت
 
و حتی پشت سرش را هم نگاه نکرد !
 

ادامه مطلب
نوشته شده در چهار شنبه 1 بهمن 1393برچسب:,ساعت 19:7 توسط ♥♥negar♥♥| |


ادامه مطلب
نوشته شده در چهار شنبه 1 بهمن 1393برچسب:,ساعت 18:59 توسط ♥♥negar♥♥| |

خداوندا نه آنقدر پاکم که مرا کمک کنی و نه آنقدر بدم که رهایم کنی!


میان این دو گم شده ام، هم خودم و هم تو را آزار می دهم!


هر چه تلاش کردم نتوانستم آنی شوم که تو می خواهی

و هرگز دوست ندارم آنی شوم که تو رهایم کنی!


خدایا دستم به آسمانت نمی رسد اما تو که دستت به زمین میرسد بلندم کن!


ادامه مطلب
نوشته شده در چهار شنبه 1 بهمن 1393برچسب:,ساعت 18:53 توسط ♥♥negar♥♥| |

الو...الو..سلام کسی اونجا نیست؟ مگه اونجا خونه ی خدا نیست؟ پس چرا کسی جواب منو نمیده؟ یهو یه صدای مهربون به گوش کودک نواخته شد مثل صدای یه فرشته! بله جانم با کی کار داری کوچولو؟ خدا هست؟ باهاش قرار داشتم قول داده بود امشب جوابمو بده. بگو عزیزم من می شنوم. کودک متعجب  پرسید مگه تو خدایی؟ من با خود خدا کار دارم...

 هر چی می خوای به من بگو قول میدم به خدا بگم کودک با صدای بغض آلودش آهسته گفت:یعنی خدا منو دوست نداره؟ فرشته ساکت بود بعد از مکسی نه چندان طولانی گفت: نه خدا خیلی دوست داره مگه کسی می تونه تو رو دوست نداشته باشه؟

بلور اشکی که در چشمانش حلقه زده بود با فشار بغض شکست و برگونه اش غلطید و با همان بغض گفت: اصلا اگه نگی خدا باهام حرف بزنه گریه می کنم. بعد از چند لحظه هیاهوی سکوت شکسته شدند. یک صدا در جان و وجود کودک نواخته شد بگو زیبا بگو هرآنچه که بر دل کوچکت سنگینی می کند بگو دیگر بغض امانش را بریده بود بلند بلند گریه کرد و گفت:خدا جون خدای مهربونم خدای قشنگم خواستم بهت بگم نذار من بزرگ شم تروخدا!

چرا؟؟؟این مخالف تقدیره!! چرا دوست نداری بزرگ شی؟ آخه خدا من خیلی ترو دوست دارم قد مامانم 10تا دوست دارم. اگه بزرگ بشم نکنه مثل بقیه فراموشت کنم! نکنه یادم بره یه روز بهت زنگ زدم. نکنه یادم بره هر شب باهات قرار داشتم مثل بقیه که بزرگ شدن و حرف منو نمی فهمن. مثل بقیه که بزرگن و فکر می کنن من الکی می گم با تو دوستم. مگه من با تو دوست نیستم؟ پس چرا کسی حرفموباورنمی کنه؟ خدا چرا بزرگا حرفاشون سخته سخته؟! مگه اینجوری نمیشه باهات حرف زد؟

خدا پس از تمام شدن گریه های کودک گفت: آدم محبوب ترین مخلوق من چه زود خاطراطش را به ازای بزگ شدنش فراموش می کند!!!

کاش همه مثل تو به جای خواسته های عجیب من را ازخودم طلب می کردند تا تمام دنیا در دستانشان جا می گرفت کاش همه مثل تو من را برای خودم نه برای خود خواهی هایشان می خواستند دنیا خیلی برای تو کوچک است بیا تا برای همیشه کودک بمانی وهرگز بزرگ نشوی و کودک در کنار گوشی تلفن در حالی که لبخند شیرینی بر لب داشت در آغوش خدا به خوابی عمیق و شگفت انگیز فرو رفت...

خدایا پس چرا بزرگ شدم ....................................؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


ادامه مطلب
نوشته شده در چهار شنبه 1 بهمن 1393برچسب:,ساعت 18:47 توسط ♥♥negar♥♥| |


خدایا دلــــم که برایت تنگ می شود

با آنکه می دانم همه جا هستی اما به آسمان نگاه می کنم

چرا که آسمان سه نشانه از تو دارد :

بی انتهاست ، بی دریغ است

و چون

 یک دست مهربان همیشه بالای سرماست !


ادامه مطلب
نوشته شده در چهار شنبه 1 بهمن 1393برچسب:,ساعت 18:45 توسط ♥♥negar♥♥| |

گاهی وقتا دلم میخواد خدا از آسمان به زمین بیاد .....

اشکامو پاک کنه..... دستمو بگیره و بگه اینجا ادما اذیتت می کنن بیا بریم......


ادامه مطلب
نوشته شده در چهار شنبه 1 بهمن 1393برچسب:,ساعت 18:40 توسط ♥♥negar♥♥| |


ادامه مطلب
نوشته شده در چهار شنبه 1 بهمن 1393برچسب:,ساعت 18:40 توسط ♥♥negar♥♥| |

سلام

 

سلام خدایه خوبم....فک نکنی بازم بخاطره گرفتاری ها و کارهام که اومدم اینجا و میخوام درد و دل کنم و تند و تند  بنویسم و برم ... نه اینطور نیست!

 

یه لحظه دلم هوات و کرد .... هوای با تو بودن وجودم و پر کرد.... اینکه چه خوبه که تو رو دارم ... اینکه چه شیرینه بهت فک کردن و باهات حرف زدن ... بدون اینکه بهم اخم کنی ... یا تو دلت بگی وای حوصله اش و ندارم... تو تنها کسی هستی یا بهتره اینطور بگم نزدیکترین عزیزم ... نمیخوام بگم خسته ام ... نه

 

فقط اینکه اومدم تو یه کلمه بهت بگم حواست بهم باشه.... منم بیادتم .... اگه تو نباشی و اون نور امیده تو دلم نباشه میترکم....دیدی امروز اون بوی گلاب خاص چه جور منو مدهوش کرد.... میدونم که تو دعوتم کرده بودی...میدونم که الکی نبود اون مهمونی چند لحظه ای ... همین که ارومم کردی ... همین که منو خواستی تا  پیش عزیزات باشم برام کافیه ... میدونم که تو این بالا و پایین کره خاکی... این ادمای جور واجور تو ازم حمایت میکنی ... 

تو یه کلمه خلاصه و مفید بهت بگم اگه نباشی پیشم بدون تو هیچم و میمیرم... دوست دارم ... تنهام نزار


ادامه مطلب
نوشته شده در چهار شنبه 1 بهمن 1393برچسب:,ساعت 18:30 توسط ♥♥negar♥♥| |

و اما من  ...

هر شب وقتي تمام ستارگان زمين در آسمان به خواب فرو مي روند

من مي مانم و خدائي كه در اين نزديكي است ..

آنگاه كه شب از نيمه مي گذرد ، بقچه تنهائي دلم را مي گشايم و به چشم انتظاري او مهمان ميشوم .

سهم من از دلزدگي زمين و هاي و هوي زمينيان هر چه باشد از پشت درهاي بي روح زمان قرار مي دهم
و به شانه هاي سپيد خدا تكيه ميزنم

و تا خود صبح در سجاده نوراني نمازم درد دل هاي دلم را شمارش مي كنم .....

زيرا ميدانم كه او با من است در تمامي لحظات زيباي زندگي ...


ادامه مطلب
نوشته شده در چهار شنبه 1 بهمن 1393برچسب:,ساعت 18:21 توسط ♥♥negar♥♥| |


قالب رايگان وبلاگ پيجك دات نت